تحقیق درباره سالمندان دانلود مقاله در مورد سالمندان متن زیبا در مورد سالمندان انشا در مورد سالمندان برای ابتدایی مقاله در مورد هفته سالمندان دانلود مقاله سالمندی متن درباره خانه سالمندان مقاله انگلیسی در مورد سالمندان
انشا درمورد سالمند
از در که وارد شدم موج هوای سنگین غربت شدیدش را
کردم .مردان و زنان بسیاری که گرد پیری عمیقی روی چهره
هایشان سفیدی برف مانند، موهایشان را پوشانده بود.روی نیمکت
های خراب آن محیط نشسته بودند و با اشتیاق مرا که تازه وارد آن
جا شده بودم نگاه می کردند.شاید هر کدام منتظر عزیزانشان یا
اشخاصی بودند که حداقل خبری از آن ها برایشان بیاورد،امّا..افسوس..
کنار پیرزنی تنها نشستم.وسوسه ی گرفتن دستان چروک و نرمش بر
دلم نشست. به آرامی دستانش را در دست گرفتم.لبخندی بر چهره
خسته ،پیر و در عین حال مهربان و زیبایش نشست.گفتم:مادر
جان..
دستم را به نرمی فشرد و گفت:می دانم چه می خواهی بپرسی و
اشک چشمان کم سویش را پر کرد و گفت:فقط این را بدان هر کدام
از آدم هایی که اینجا هستند با امیدی فرزندانشان را بزرگ کردند و
از جان برای موفقیت آن ها مایه گذاشتند.اما حالا هر کدام به نوعی
دل شکسته اند.
تعداد اندکی از آدم هایی که اینجا هستند به میل خود به اینجا آمدند و
... و ... و...
باهر کدام از آن ها خیلی صحبت کردم.و در آخر یک سوال به ذهنم
آمد:
چطور می شود که یک پدر و مادر به تنهایی از ده فرزند نگهداری
کنند اما ده فرزند با هم نمی توانند یک پدر و مادر را...