۵ مطلب با موضوع «پایه هفتم» ثبت شده است

انشا در مورد عینک به سبک داستانی

متن انشا در مورد عینک انشا در مورد عینک هفتم انشا درباره عینک با مقدمه و بدنه و نتیجه انشا درباره عینک با روش طبقه بندی انشا ذهنی درمورد عینک انشا درباره ی عینک با مقدمه و نتیجه انشا درباره عینک با روش طبقه بندی موضوع انشا در مورد عینک با مقدمه و نتیجه گیری

 


افراد زیادی را می‌شناسم که از عینک استفاده می‌کنند. این افراد هدف‌های مختلفی برای استفاده از عینک دارند. پدر من عینک فروش است و من می‌توانم عینکی‌ های زیادی را ببینم.
به دیوار مغازه او عکس مردی است که بابا می‌گوید یک نویسنده است به نام چخوف! چخوف مغازه بابا عینکی بدون دسته را روی بینی‌اش گذاشته که یک نخ به آن آویزان است. من همیشه می‌ترسم عینکش بیفتد و بشکند. یک عکس دیگر هم هست که یک دانشمند است که فقط یک شیشه را با دست جلوی چشمش نگه داشته است. بابا می‌گوید این‌ها اولین عینک‌ ها بودند که در زمان‌های قدیم استفاده می‌شدند.

من گاهی به مغازه او می‌روم و مشتری‌هایش را نگاه می‌کنم. یک روز یک مشتری آمده بود و می‌گفت که عینکی می‌خواهد که به شکل صورتش بیاید. بابا دفتری را که در آن عکس‌های خانم و آقاهای عینکی هستند، نشان داد و گفت: بعضی‌ها عینک را با توجه به گردی و درازی صورتشان انتخاب می‌کنند. عینک‌ ها را گذاشت و برداشت و یک عینک خیلی بزرگ را انتخاب کرد و گفت: این بیشتر مد است.

یک مشتری دیگر عینک قبلی‌اش را از چشمش برداشت و گفت که از وزن آن خسته شده است. به بینی‌اش فشار می‌آورد. روی بینی‌اش جای عینک مانده بود. بابا گفت که به جای شیشه، عدسی پلاستیکی برایش می‌اندازد و بهتر است فریم پلاستیکی بردارد. مشتری دوباره گفت که شیشه‌اش را آنتی رفلکس بزند چون می‌خواهد با کامپیوتر کار کند. از بابا پرسیدم عینک آنتی رفلکس یعنی چه؟ گفت یعنی ضد بازتاب نور است. نور را عبور می‌دهد.

یکی از مشتری‌هایی که آمد، دعوا کرد و چیزی نخرید، آمده بود عینک آفتابی بخرد. بابا عینک آفتابی‌های خاکستری، زرد، آبی، سبز و قهوه‌ای را جلوی مشتری گذاشت و گفت اگر کوررنگی دارد نباید بعضی رنگ‌ها را بخرد. مشتری همه آنها را که امتحان کرد و چند بار با عینک از مغازه بیرون رفت و آمد. آخرش یکی را برداشت. قیمتش را که پرسید و بابا قیمت را گفت، مشتری با تعجب او را نگاه کرد و گفت: چه خبر است آقا؟ سر خیابان همین را با پنج هزار تومان می‌شود خرید. بابا آرام گفت که بهتر است بیشتر مراقب سلامتی‌اش باشد تا پول‌هایش! او هم عینک را گذاشت و رفت.

عینک با هر هدفی که استفاده شود، برای بعضی جزئی از وجودشان شده است و بدون آن احساس می‌کنند که چیزی از وجودشان را گم کرده‌اند.

هر روز آدم های زیادی را در اطرافمان می بینیم که عینک به چشم دارند. یکی عینک آفتابی یکی عینک طبی و یکی هم عینکی برای تفریح! همه می دانند عینک چه شکلی است! دو تا دست دراز دارد و دو تا عدسی بزرگ در جلویش که برای هرکسی شکلش فرق می کند مثلا عینک یکی گرد است آن یکی مستطیلی یکی هم عینکش را انگار از فضا آورده اند از بس که عجیب است!

عینک های امروزی کمی توصیفش طول می کشد چون هر کدام یک شکلی دارد برای خودش! ولی عینک های دانشمندان قرن های قبل را که بخواهی توصیف کنی کارت راحت تر است!

عینک از زمان های قدیم تا به امروز وجود داشته است فقط شکل های آن فرق کرده. امروزه هم مثل زمان های گذشته نیست؛ در زمان های قدیم تنوع عینک بسیار کمتر از الان بود و کسانی که چشمانشان ضعیف میشد و احتیاج به عینک داشتند تقریبا عینک هایشان شبیه به هم بود.

اما در زمانه ما که تکنولوژی پیشرفت کرده است عینک ها هم به تبع آن پیشرفت کرده اند به طوری که هرکسی متناسب با فرم صورتش عینکی را انتخاب می کند و به چشم می زند. گاهی عینک ها انقدر کوچک اند که از دور هرچه قدر تلاش کنی نمی توانی آن را در صورت طرف پیدا کنی! گاهی هم آنقدر بزرگ اند که علاوه بر چشم، دماغ و دهان را هم در بر می گیرند!

خلاصه اینها مدل های زیاد عینک است که هر روزه با چشمان خود نظاره گر آن در دور و برمان هستیم. عینک های دودی و آفتابی هم که جای خود دارند! از دودی و مشکی گرفته تا آبی و زرد و …! که به عنوان آینه هم از شیشه آن می توان استفاده کرد! البته خیلی ها اصلا از عینک آفتابی استفاده ای نمی کنند! آن را روی سرشان می گذارند تا بلکه جذاب تر شوند! البته همین کارِ به اصطلاح جذاب را خیلی ها در برف و بوران زمستان هم انجام می دهند! مثلا برف که می بارد عینک را روی موهایشان می گذارند تا جذاب شوند!

۰۷ دی ۹۸ ، ۱۷:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

ساده نویسی حکایت شخصی شتر گم کرد نگارش پایه هفتم

ساده نویسی حکایت عبید زاکانی شخصی شتر گم کرد انشا حکایت شخصی شتر گم کرد حکایت نگاری صفحه 95 نگارش هفتم بازنویسی شخصی شتر گم کرد هفتم بازنویسی حکایت صفحه 95 هفتم بازنویسی حکایت صفحه ۹۵ هفتم بازنویسی حکایت صفحه 95 نگارش هفتم بازنویسی حکایت شخصی شتر گم کرد پایه هفتم

انشا در ادامه مطلب

ادامه مطلب...
۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

بازنویسی حکایت صفحه 95 کتاب نگارش و انشا پایه هفتم

بازنویسی حکایت صفحه ۹۵ هفتم حکایت نگاری صفحه 95 نگارش هفتم بازنویسی حکایت 95 هشتم بازنویسی صفحه ۹۵ نگارش هفتم بازنویسی حکایت شخصی شتر گم کرد جواب صفحه ۹۵ نگارش هشتم بازنویسی حکایت انوشیروان و بزرگمهر هشتم بازنویسی حکایت هشتم

انشا در ادامه مطلب

ادامه مطلب...
۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا پایه هفتم با موضوع ایثار و فداکاری

انشا درباره فداکاری پایه هفتم انشا در مورد فداکاری پایه هفتم صفحه 92 انشا با موضوع ایثار و فداکاری انشا زیبا در مورد فداکاری مقاله در مورد فداکاری فداکاری چیست انشا درباره فداکاری با سوال انشا درمورد فداکاری با طرح سوال

انشا در ادامه مطلب

ادامه مطلب...
۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

انشا فداکاری چیست و فداکار کیست پایه هفتم صفحه 92

انواع فداکاری چیست فداکاری چیست انشا انشا فداکاری کلاس هفتم نتیجه فداکاری چیست مفهوم فداکاری انشا درباره ی فداکاری پایه هفتم انشا با موضوع ایثار و فداکاری انشا در مورد فداکاری پایه هفتم صفحه 92

انشا در ادامه مطلب

ادامه مطلب...
۲۲ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۱:۰۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادمین

به سايت خوش آمديد !


براي مشاهده مطلب اينجا را کليک کنيد